بازار فولاد در یک سال گذشته چه نوسان نرخ و با چه کیفیتی را پشت سر گذاشت؟
رجوع به نمودار نشان میدهد فولاد از قیمت ۲ هزار و ۷۰۰ تا ۵ هزار و ۵۰۰ تومان در سال ۹۷ نوسان کرده است. این روند به معنی آن است که نوسانی نزدیک به ۱۰۰ درصد در این بازار تجربه شده است؛ اما در بازار ارز اگر قیمت ابتدای سال جاری را که نزدیک به ۵ هزار تومان بود، در نظر بگیریم، این رقم تا ۱۸ هزار تومان نیز نوسان کرده که نشاندهنده تحرک سه و نیم برابری آن است، بهصورت دقیقتر بازار به نسبت قیمت دلار تعادل بیشتری داشته، چراکه اتفاقهای مهم در ابتدا در بازار ارز و پس از آن در بازار فولاد خودنمایی کرده است.
به عبارتی در نهایت جریان غالب قیمتی و روندهای افزایشی و کاهشی نرخ محصولات فولادی ابتدا به ساکن از بازار ارز تاثیر پذیرفته اما نه با آن شتاب و شدت بازار دلار و همچنین با یک فاز وقفه زمانی. با این حال در ابتدا بهتر است یک سوال اساسی مطرح شود؛ اینکه اساسا بازار فولاد از بازار ارز آزاد تاثیر میگیرد یا خیر؟ برای پاسخگویی به این سوال باید ذات بازار و بازههای زمانی مورد بررسی را در نظر بگیریم، مثلا در یک دوره زمانی، ایران واردکننده فولاد بود.
بنابراین با نوسان قیمت ارز بازار فولاد داخلی متاثر میشد، اما در حال حاضر ایران یک صادرکننده این محصول محسوب میشود و برتری عرضه بر تقاضا در این بازار وجود دارد. این واقعیت به این معنی است که اگر جذابیت صادراتی بر عرضه در بازار داخلی برتری داشته باشد آن زمان است که نوسان قیمت ارز میتواند تاثیر مشخص و شاخصی بر قیمتهای داخلی بازار فولاد بگذارد؛ یعنی اینکه قیمت تمامشده و نرخ بهدستآمده از صادرات اگر از بازار داخلی بیشتر باشد شاهد آن خواهیم بود که محمولههای فولادی از بازار داخلی به سمت بازارهای صادراتی تغییر مسیر میدهند و در آن شرایط است که قیمتهای داخلی در بازار فولاد افزایش پیدا میکند؛ یعنی چیزی نزدیک به هزینه-فرصت بین بازارهای داخلی و صادراتی ایجاد میشود. در نگاه اول برآوردها از بازار فولاد این است که منطقا باید قیمت دلار آزاد برای قیمتگذاری محصولات مختلف فولادی در نظر گرفته شود؛ اما در یک سال اخیر هم «قیمتگذاری در بازار داخلی» و هم «صادرات با فرض بازگشت ارز حاصل از صادرات به سامانه نیما» باعث شده است که نرخ واقعی کشف شده در سامانه نیما ملاک قیمتگذاری فولاد برای ما، هم در «بازارهای داخلی» و هم در «بازارهای صادراتی» باشد، یعنی در زمانی که قیمت دلار نیمایی افزایش پیدا کرده به این معنی است که سودآوری صادرات بیشتر میشود و به همان دلیل هم بازار داخلی با افزایش نرخ روبهرو میشود و برعکس.
تاثیر دلار بر بازار فولاد، آری یا خیر؟
این شرایط میتواند واقعیتهای بازار فولاد را در تقارن با بازار ارز بیشتر توجیه کند؛ یعنی در شرایطی که قیمت دلار نیمایی به نسبت دلار آزاد نوسان کمتری داشته، شاهد آن هستیم که فولاد هم به نسبت، از همین نرخ تبعیت کرده است؛ یعنی با رشد قیمت دلار نیمایی افزایش قیمت فولاد حادث شده و با کاهش نرخ دلار نیمایی هم کاهش قیمت فولاد را شاهد بودهایم، بهعنوان مثال در هفتههای اخیر که قیمت دلار نیمایی به نسبت افزایش پیدا کرد و در حال حاضر که به رقم بالای ۹ هزار تومان رسیده قیمت فولاد هم به نسبت رشد داشته است.
در واقع نرخها در حوزه دلار نیمایی تبعیت بیشتری از نرخ دلار آزاد داشتهاند، اما این به این معنی نیست که دلار آزاد هیچ تاثیری بر بازار فولاد ندارد؛ چراکه یکی از موتورهای محرک رشد قیمت در ماههای اخیر، فاز روانی و خریدهای هیجانی در بازار فولاد بوده که آن هم با نوسان قیمت دلار در بازار آزاد قابل توجیه است. در این بین یکی از موضوعات قابل بررسی در این بخش آن است که وقتی محمولههای کوچکی به بازار کشورهای منطقه (مخصوصا عراق) صادر میشود نیازی به بازگشت ارز حاصل از صادرات از این بازارها نیست.
محمد اعتباری فعال و کارشناس بازار فولاد با اشاره به این موضوع: مجوزی که به شرکتها از سوی وزارت صنعت داده شده است که بر مبنای آن میتوانند تا سقف یک میلیون دلار در سال صادرات داشته باشند و در سامانه نیما هم ارز حاصل از آن را برنگردانند، بهعنوان گزند و نقطه ضعفی برای بازار فولاد میتواند شناخته شود؛ هرچند این شرکتها باید ارزشان را برگردانند و اسناد حاصل از این صادرات را داشته باشند؛ ولی این موضوع باید مورد بررسی قرار گرفته و به نوعی اقدامات منطقیتری متوجه این فرآیند شود، حتی در مواردی مشاهده میشود که این شرکتها به شرکتهای خرد و متفرقه تقسیم شده، مثلا ۱۰ شرکت ایجاد میکنند تا بتوانند میزان استفاده از این معافیت ارزی را افزایش دهند و ۱۰ میلیون دلار معافیت از بازگشت ارز را نصیب خود کنند، این قانون میتواند بخش فولاد را تضعیف کند.
بسیگنال بازنگشتن ارز حاصل از صادرات تا سقف یک میلیون دلار در سامانه نیما موجب شده است که یک فاز روانی در لایه اول به بازار وارد شود و در لایه دوم در حجم پایین و محمولههای کوچک قیمتهای بالاتری برای صادرات توجیه شود.در ادامه باید گفت تجمیع دو داده فاز روانی رشد قیمتها و معاملات محدود با افزایش نرخ باعث شده است که بازار با رشد قیمت دلار به سمت رشد نرخ محصولات فولادی متمایل شود؛ اگرچه قدرتنمایی در این مورد بیشتر در فاز روانی و نه در فاز فنی دیده میشود.