به علت عدم همراهی بانکها با سیاستهای دولت در حوزه مسکن، مصالح ساختمانی بهویژه آهنآلات بدون هیچ ضابطهای روز به روز در حال افزایش است و دولت هم کاری نمیتواند انجام دهد و بیانگیزگی تولیدکنندگان مسکن به ساخت و ساز تنها یکی از تبعات منفی این اتفاقات ناگوار است.
ناتوانی دولت در برابر افزایش نجومی قیمت مسکن، مصالح ساختمانی، آهنآلات و فولاد در داخل کشور، دولت سالانه چندین هزار میلیارد تومان به صادرکنندگان فولاد یارانه میدهد اما صادرکنندگان فقط و فقط به فکر منافع خودشان هستند.
با سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه مسکن و ساخت و ساز، شغلهای زیادی به موجب آن میتواند در کشور ایجاد شود، دولت و وزارت راه برای سروسامان دادن به حوزه مسکن تلاش زیادی میکنند اما سیاستهای دستوری در این حوزه جواب نمیدهد و تولیدکنندگان مسکن با آن همراه نمیشوند.
دولت قادر به ایستادگی در برابر بخش فولاد نیست و نمیتواند جلوی افزایش قیمت فولاد را در بازار بگیرد، وقتی مصالح ساختمانی تنها در همین چند ماه اخیر بهشدت گران شده است چطور میتوان به تولیدکننده گفت که مسکن ارزانقیمت بسازد و تحویل مردم دهد.
با وجود صادرات سالانه 10 میلیون تن فولاد به سایر کشورها و اعطای چندین هزار میلیارد تومان یارانه به صادرکنندگان، دولت نه میتواند بانکها را مهار کند و نه قدرت برخورد با بخش فولاد را دارد بنابراین چطور میخواهد در حوزه مسکن تحول ایجاد کند.
در این آشفتهبازار ایجاد شده نمیتوان با تولیدکنندگان مسکن و ساخت و ساز کنندگان بهصورت دستوری حرف زد، دولت ادعا میکند که درصدد تولید و کاهش قیمت مسکن است اما وقتی قیمت مصالح نجومی در حال بالا رفتن است و بانکها هم همراهی نمیکنند این سیاستها چه فایدهای دارد.
دولت چندین هزار میلیارد تومان یارانه به صادرکنندگان فولاد میدهد اما زمانی که مردم در داخل کشور به آن نیاز اساسی دارند این کالا با ارز خارجی عرضه میشود، دولت هم هیچ توجهی به سرمایههای ملت ندارد از طرفی تمام سیاستهایش در حوزه مسکن هم بیاثر میشود.
ایجاد فرصتهای شغلی در بخش ساخت و ساز و هدایت نقدینگی سرگردان بهسمت تولید مسکن را نیاز ضروری کشور است و دولت طرح مسکن مهر و برنامههای دولت گذشته را به تمسخر میگیرد در حالیکه با این اتفاقاتی که شاهدش هستیم طرحهای خودش بدتر از آن است و فایدهای به حال قشر متوسط و کمدرآمد جامعه ندارد.