قیمتگذاری دستوری و مداخلات بیقاعده در بازار میتواند اثرات منفی برای مصرفکنندهها و نظام اقتصادی داشته باشد. وقوع تغییرات ناگهانی در قیمتها و تصمیمهای غیرقابل پیشبینی میتواند به عدم پایداری و عدم اعتماد بازار منجر شود. برخی از ضررهای ممکن عبارتند از:
1. افزایش قیمتها: دستوری برای افزایش قیمتها و تعیین قیمتهای نامتعادل میتواند باعث افزایش هزینهها و خریداری کالاها برای مصرفکنندگان شود. این مسئله میتواند بر افراد با درآمد محدود و کسانی که به کالاها و خدمات ضروری نیاز دارند، تأثیر منفی بگذارد.
2. عدم پایداری بازار: تصمیمات ناگهانی و بیقاعده در بازار میتوانند منجر به عدم پایداری و عدم اطمینان در محیط تجاری شوند. تغییرات مداوم قیمتها و قوانین بازار میتواند باعث ناراحتی و ناامنی در بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان شود و تأثیر منفی بر روی سرمایهگذاریها و توسعه اقتصادی داشته باشد.
3. کاهش رقابت: دستوری و مداخلات بیقاعده میتوانند باعث کاهش رقابت در بازار شوند. این مسئله ممکن است باعث افزایش قیمتها، کاهش کیفیت کالاها و خدمات و کاهش گزینههای موجود برای مصرفکنندگان شود.
4. کاهش اعتماد: تصمیمات ناگهانی و تغییرات بیقاعده میتوانند باعث کاهش اعتماد مصرف کننده.
نرخ آهن و فلزات باید به طور کلی به میزان عرضه و تقاضا وابسته باشد و استفاده از نرخ گذاری دستوری باید به حداقل کاهش یابد.
با ملزم کردن تولیدکنندگان فولاد به عرضه محصولات خود به بورس کالا و با تعیین قیمت زنجیره فولاد در بورس توسط سیاستهای وزارت صمت، میتوان قیمتهای بازار داخلی را تحت کنترل قرار داد. همچنین، اعمال غیر رسمی قیمتها توسط بورس کالا میتواند منجر به کاهش قیمتهای بازار داخلی نسبت به قیمتهای جهانی شود. اما در ارزیابی این رویکرد، باید توجه کرد که وابستگی نسبی به بورس کالا و سیاستهای وزارت صمت نمیتواند به تنهایی بهبود وضعیت بازار فولاد را تضمین کند.
قطعی برق صنایع در سال گذشته، با وجود در خواست های متعدد برای سیاست گذاران درس عبرت نشده و لازم است قبل از هرگونه تصمسم گیری برای برق کارخانجات فولادی، هماهنگی لازم با تولیدکنندگان برق صورت بگیرد.
کاهش ظرفیت برق در کارخانجات فولادی میتواند تاثیر قابل توجهی بر ظرفیت تولید فولاد داشته باشد. اگر برق در یک کارخانه فولادی با نسبتی مشخص (مانند ۵۰ درصد) کاهش یابد، حجم تولید آن کارخانه نیز در روند نزولی قرار خواهد گرفت که میتواند در حدود ۵۰ تا ۷۰ درصد باشد. این مسئله به طور خاص بر تولیدکنندگان کوچک فولادی بیشتر تأثیر میگذارد تا تولیدکنندگان بزرگتر. این امر میتواند به دلیل نبود منابع مالی و تکنولوژیهای پیشرفتهتر در کارخانههای کوچک باشد. این وضعیت نشان میدهد که برق از یکی از عوامل حیاتی در فرآیند تولید فولاد است و تغییرات در تامین این منبع انرژی میتواند به طور مستقیم تولید فولاد را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، مدیریت مناسب تقاضا و تأمین برق برای کارخانههای فولادی از اهمیت بالایی برخوردار است.