رشد قیمتها در بازار فولاد روز گذشته به یک رکورد تاریخی رسید، در حالی که شاهد ضعف عرضه و هیجان روانی تقاضا در این بازار بودیم که در نهایت این شرایط به نابازار فولاد منجر شد،گویی بازار دیگر از کارآیی کشف نرخ و پویایی لازم برخوردار نیست. بازار فولاد روز گذشته با واکنش نشان دادن به سه بند(۴،۳ و۱۳) از ابلاغیه دستوری روز چهارشنبه هفته گذشته وزارت صنعت، بهصورت غیر منتظره سمت و سویی افزایشی به خود گرفت تا به تعبیر فعالان این بازار، جوی مبهم و شکننده در این بازار شکل بگیرد.
بازار فولاد دیروز با رشد قیمتی در مقابل رشد تقاضا مواجه شد، رشد تقاضایی که پتانسیل خرید واقعی را در ذات خود ندارد، از کلیدواژههای مورد استفاده در این بازار میتوان به «رشد بیمحابا و افسارگسیخته قیمت»، «رخنمایی شائبه تقاضای روانی»، «بیم و امید از دورنمای نوسان قیمتها»، «احتمال مبادله ارز حاصل از صادرات به نرخ بازار ثانویه» و حتی «تکانههای رشد قیمت دلار در بازار غیررسمی» اشاره کرد.
شرایط مبهم و شکننده و رشد افسارگسیخته قیمت در بازار فولاد در حالی است که به زعم کارشناسان این اتفاقات دارای چند لایه مختلف است، اما در این میان پیشنیاز بررسی این اتفاقات، پرداختن به رخدادهای حاشیهای در این بازار مهم خواهد بود.
عواملی همچون رشد قیمت دلار و حرکت غول نقدینگی در بازارها برای بار سوم (سکه، دلار، بازار پتروشیمی و فولاد وارد فاز حرکت جدید شدند) خودنمایی کردند ولی از طرف دیگر کاهش شدید حجم معاملات در بازار فولاد نیز تجربه شد. اما این روندها به چه معناست؟ زمانی که حجم معاملات در بازار کاهش پیدا میکند، «قیمت پیشنهادی» است که در شبکههای اجتماعی و رسانهها بهعنوان «قیمت عرف» لحاظ میشود، به چه دلیل؟ چون چانهزنی خاصی در کنار این موضوع ایجاد نشده و بازار از حجم معاملات واقعی اطلاعات چندانی در اختیار ندارد یعنی بازار کارآیی پیشین را نخواهد داشت.
تبدیل بازار به نابازار
همچنین حجم واسطهگری و سفتهبازی در بازار فولاد که قبل از این و در روزها و هفتههای قبل در حال خودنمایی بود، گنگ شده است، به چه معنا؟ یعنی حتی خریدار هم در این بازار نمیداند که اگر دست به خرید بزند، آیا میتواند این کالا را با سود معقول به فروش برساند یا نه؟ یا اینکه میتواند کالا را به قیمتهای بالاتر بفروشد؟ یا برعکس این موضوع؛ ممکن است محدودیتهای جانبی به وی فشار بیاورد، یا اینکه در گمانهای دیگر، بیثباتی و عدم اطمینان به شرایط بازار باعث شکلگیری این دیدگاه شود که اگر اقدام به خریدی هم صورت بگیرد، ممکن است قیمتها در روز بعد ریزش داشته باشد.
این در حالی است که عوامل دیگری همچون دورنمای قیمت دلار و تغییر رئیس کل بانک مرکزی هم وجود دارد که نسبت به چشمانداز آن هنوز در بازار هیچ قطعیتی وجود ندارد.
در کنار این شرایط، شاهد این هستیم که دستورالعملی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت به بورس کالا ابلاغ شده که با سیاستهای محدودکننده بازار را تبدیل به نابازار خواهد کرد، اما به چه معنا؟ یک دوگانگی کاملا متفاوت شکل گرفته است. بازار داخلی یا بهتر بگوییم بازار ثانویه معاملات فولادی که پس از معاملات بورس کالا ممکن است ایجاد شود کاملا به سمت رشد قیمتها متمایل شده، در کنار این روند، بورس کالا بهصورت کاملا دستوری به سمت محدود شدن در حال حرکت است، روندی که «ذات رقابت» را در فضای بورس کالا هدف قرار داده است.
در واقع این روند، تنها به علت مدیریت بخشنامهای بازار ایجاد نشده است، بلکه طغیان علیه سازوکار نظام بازار است بهصورت دقیقتر بازار دیگر کارآیی پیشین خود در کشف قیمت را ندارد و سختگیریهای اخیر بر بورس کالا نیز نتیجه مثبت چندانی برجا نمیگذارد. قطعا اگر معاملات در بورس کالا با فرض تمام اما و اگرها و سختگیریهای موجود حتی محقق هم شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که این کالا مستقیما به دست مصرفکننده نهایی برسد و قطعا این روند پتانسیل معامله ثانویه در بازار آزاد را دارد، آن هم بازاری که هیچ نظارتی روی آن نیست. در کنار اینها بحث سختگیریها برای رساندن کالا به دست مصرفکننده نهایی هم وجود دارد که این روند هم سالهای سال در اقتصاد جهانی یک روش شکستخورده است(اشاره به بند ۳ دستورالعمل وزارت صنعت)؛ هرچند هنوز این روش اجرا نشده است ولی میتوان گفت امیدواری به موفقیت آن وجود ندارد، چرا که در نهایت نمیتوان رهگیری کرد که کالایی که از بورس کالا یا هر نهاد دیگری خارج شده، مستقیما به مصرف برسد و وارد یک بازار ثانویه دیگر نشود، آن هم در شرایطی که بازارهای جانبی در حاشیه بازار رسمی بورسکالا در حال ثبت رشد قیمتهای عجیبی است، چنانچه در لحظه نگارش این گزارش بالاترین نرخهای تاریخ بازار فولاد در حال ثبت شدن است و این شرایط با دستورالعمل و بخشنامه مدیریت نخواهد شد.
محمد اعتباری فعال بازار فولاد درخصوص رخدادهای روز گذشته این بازار به «دنیای اقتصاد» گفت: با توجه به بند ۴ بخشنامه ابلاغی از سوی وزارت صنعت که بر اساس آن قرار شده است به میزان ۵ درصد رشد قیمت در زمان کشف قیمت محصولات فولادی در بورس کالا لحاظ شود، فروش کارخانهها بسته شده و در واقع تمایلی به عرضه در بورس در میان تولیدکنندگان وجود ندارد، اما به چه دلیل؟ در واقع این تولیدکنندگان بر این باورند که با این روند منافعشان به دست واسطهها خواهد افتاد. دیروز میلگرد از قیمت ۴ هزار و ۲۰۰ تا ۴ هزار و ۳۰۰ تومان بازار خود را شروع کرد ولی در حال حاضر و در زمان نگارش این گزارش ۴ هزار و ۲۰۰ تا ۴ هزار و ۵۰۰ تومان در حال معامله است، همچنین تیرآهن از ۴ هزار تا ۴ هزار و ۳۰۰ تومان معامله میشود.
محمد اعتباری فعال بازار فولاد در باره جو و نگاه حاکم بر بازار فولاد میگوید: افزایش تقاضا در بازار فولاد در زمان افزایش قیمت را میتوان برگرفته از نگاه غالب بازار دانست، در واقع به این دلیل که این نگاه در بین بازاریان وجود دارد که با عدم عرضه کارخانهها ممکن است پتانسیل جدیدی برای رشد قیمتها فراهم شود، تقاضا نیز در چنین شرایطی رشد میکند، اما تقاضایی که از آن به تقاضای روانی باید تعبیر کرد.
رشد تقاضا به دلیل ناامنی عرضه در بازار فولاد در شرایطی در حال رخ دادن است که کارخانههای تولیدکننده مصنوعات فولادی در قبال بند ۴ ابلاغ دستوری وزارت صنعت موضع گرفتهاند و این اقدام را در جهت متضرر شدن خودشان و منتفع شدن واسطهها و تقویت اقدامات واسطهگری میدانند.