نابسامانی در عوامل طبیعی و غیرطبیعی همواره بر فروش و عرضه محصولات در بازار نقش مهم و اساسی را بازی میکند از این رو تغییرات موجب میشود تا در برخورد با قوانین، آییننامهها و اقدامات اجرایی تجدید نظر صورت گرفته و مطابق با آن برنامهریزی و راهبردها را مشخص کرد. زنجیره فولاد هم یکی از مواردی است که باید با توجه به نیاز روز برای آن تصمیمگیریهای مناسب اتخاذ شود.
شیوع ویروس سبب به خطر افتادن بیشتر بازارهایی که با فولاد سر و کار دارند خواهد شد و این بازار را به دلیل کاهش عملیاتهای ساختمانی و عمرانی به سمت کوچک شدن بازار چه در داخل و چه در خارج از کشور پیش خواهد برد.
بازار داخلی فولاد و سنگ آهن ایران متاثر از دو عامل تحریم و کرونا آسیب خواهد دید و سبب خواهد شد تا تولید ناخالص ملی کاهش یابد. در این شرایط باید انتظار داشت تا میزان تولیدات در صنعت فولاد کاهش یافته و از طرفی کاهش مصرف داشته باشیم. در این صورت موازنهای که برای توسعه میان بخش معدن و صنایع معدنی تولید کنسانتره و گندله و راهاندازی واحدهای جدید برای تولید بود از بین میرود چرا که با انجام این اقدامات در سال ۹۸ توانستیم به رکورد تولید ۲۶ میلیون تن برسیم و انتظار میرفت تا در سال جدید این میزان به عددی بالاتر از ۲۹ برسد که به نظر میرسد با شرایط پیشآمده محقق نشود.
دغدغه فولادسازان برای حضور در بازار
باید توجه داشت که میزان مصرف داخلی فولاد ما با شرایطی که در آن قرار داریم ۱۰ میلیون تن خواهد بود و اگر بیش از این میزان تولید داشته باشیم باید نگران صادرات محصول باشیم و باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا مشتری برای محصول مازاد ما را در بازارهای جهانی وجود خواهد داشت و چه کسی طرف قرارداد ما برای خرید محصول خواهد بود و مسائل مربوط به حملونقل چگونه آن چگونه صورت خواهد گرفت و تمامی این مسائل از دغدغههای فولادسازان در سال جدید است.
در جلسهای که با حضور معدنیها و فولادیها و مسئولان و بنگاههاداران کشور در وزارت صمت برگزار شد بر این موضوع بحث شد که آیا اعضای زنجیره فولاد صحیح است که تمام تخممرغهایشان در سبد نهایی فولاد، شمش، ورق و پروفیل بچیننند و به امید صادرات محصولات باشند؟ درصورتی که خریداری برای فولاد ما پیدا نشد چه باید کرد؟ تاثیرات کوچک شدن بازار بر عرضه محصول مازاد چه تاثیری بر روی زنجیرههای ماقبل مانند کنسانترهسازی، گندلهسازی و آهن اسفنجی خواهد گذاشت؟
یکی از بهترین سیاستهایی که دولت میتواند در سال ۹۹ به صورت موقت در کنار دیگر تعاملات برای عرضه و تقاضا بازار داخلی اتخاذ کند را آزادی عمل برای صادرات زنجیره فولاد در صورت بروز مشکل برای تامین منابع مالی است، شاید در بازارهای جهانی به عنوان مثال خریداری برای فولاد ما نباشد اما در دیگر مواد اولیه مانند گندله و یا کنسانتره خریدار پیدا شود. دلیلی ندارد که ما خودمان را درگیر مسئله خودخواسته داخلی کنیم.
عوارض بر سنگآهن برداشته شود
عوارض ۲۵ درصدی در صادرات سنگ آهن برداشته شود. از نظرات کارشناسان در سیستم دولتی میتوان برداشت کرد که دولت نیز تمایلی به باقیماندن عوارض ۲۵ درصدی در بخش معدن و صنایع معدنی نیست و نهایتا عوارض را مشمول سنگ آهن مگنتیک خواهد کرد که مورد مصرف صنایع فولادی داخلی است که البته این موضوع نیز خیلی تاثیرگذار نیست. چرا که کمترین میزان صادرات سنگآهن را داریم به نحوی که سال ۹۸ حدود ۶ میلیون تن صادرات داشتیم. قسمت عمده آن سنگهای هماتیت کم عیاری بود که سیمانی بودند و در صنایع فولادی به مصرف نمیرسیدند. شاید این سنگآهن را کارخانجات سیمانسازی عراق از ما خریداری میکردند. باقیماندن عوارض و یا محدودیت برای صادرات تغییر چندانی در بازار این محصولات ایجاد نخواهد کرد.
در بخش کنسانترهسازی، گندلهسازی و سنگهای هماتیتی کم عیار که خیلی مصرف داخلی ندارند اگر عوارض برداشته نشود ممکن است به دلیل کوچکشدن بازار این واحدها درسال ۹۹ به شرایط رکود و تعطیلی برسند.
مبنای شاخص در تعیین قیمت زنجیره فولاد اهمیتی ندارد
در ارتباط با افزایش ضرایب قیمتی و اختلاف نظرها در مورد نرخ مواد اولیه میان فولادسازان و صنایع بالادستی، در نهایت این دو گروه به توافق خواهند رسید. طبق توصیفی که وزارت صمت برای قیمتگذاری تعریف کرده است دو شاخص مورد نظر است. شاخص اول میتواند بر مبناهای مختلفی چون بورس، شمش فولاد خوزستان (فخوز) یا نرخ فوب خلیجفارس باشد و یا میتوان از شاخص درصد استفاده کرد که سال گذشته نیز بر همین مبنا و با نرخ ۱۶ درصد اعمال شد.
به دلیل پایین آمدن نرخ شمش فولاد مبنای درصدی با میزان سال گذشته دیگر کفاف نمیدهد و میبایست این رقم را افزایش داد چرا که باید در زنجیره فولاد جوابگوی هزینهها باشد. همچنین میبینیم که با وجود هر اتفاق در کشور شاهد بالا رفتن قیمتها در هزینههای تولید و صادرات هستیم.
علت تفاوت در نحوه محاسبه نرخ زنجیره فولاد، مبنای شاخص در تعیین قیمتها زیاد مهم نیست چرا که ممکن است ایندکس کوچک در یک ضریب عدد بزرگتری را ایجاد کند. مهمترین نکتهای که در مبنای قیمتها باید به آن توجه شود ثبات، شفافیت و عدم دستکاری در قیمتهاست. وی مبنای پیشنهادی انجمن را نرخ جهانی فوب خلیجفارس دانست که با استخراج این رقم و کم کردن هزینههای بندری و بارگیری و حملونقل میتوان به نرخ EXPORT دست یافت و برای هر قسمت از زنجیره ضریب قرار داد. روال سابق نیز بر اساس شمش فولاد خوزستان بود که میتواند به عنوان یک راهکار البته با تغییرات به آن پرداخت.
تولید فولاد بالای ۱۵ میلیون تن جنبه بینالمللی دارد
میزان مصرف سنگآهن در کشور بین ۹ میلیون تن تا نهایتا ۱۵ میلیون تن در سال است و تا رقم ۱۵ میلیون تن را فولاد ملی مینامند و در صورتی که این میزان به بالا افزایش یابد فولاد جنبه بینالمللی پیدا میکند و برای حفظ این فولاد دیگر نمیتوان به بازارهای داخلی بسنده کرد و برای حرکت در این بازار باید به دنبال الگوهایی که برای عرضه و تقاضا و بینالمللی وجود دارد عمل کنیم.
کشورهای دنیا برای دوران پساکرونای خود برنامهها و مکانیزمهای تولید، عرضه و تقاضا را تدوین و اجرایی میکنند و همچنین به دنبال تغییر روابط با کشورها و بازارهای جهانی هستند اما مسئولان ما اقدامی در این راستا انجام نمیدهند.